توهمات
ته مانده یک مغز که سال پیش پوکید
آخر در دشت غربت بی دستانت آرام می میرم و آنقدر می نویسم که بدانی می دانم شانه هایم را برای گریه کردن دوست نداشتی و آنقدر می گویم که بدانی خاموشی مهلک جانم را در آغوش گرفته وآنقدر فریاد می زنم که بدانی بی دستان گرمت در این شهر پر تشویر گم می شوم و به دشتی غریب باز بی دستان گرمت می کوچم تا آرام آرام بمیرم..............
نظرات شما عزیزان:
و مردن من آغاز راهت باشد.
پاسخ:ممنون
پاسخ:ممنون
رها 

ساعت18:39---18 بهمن 1390
روزگارم بد نيست.
تكه ناني دارم ، خرده هوشي، سر سوزن ذوقي.
مادري دارم ، بهتر از برگ درخت.
دوستاني ، بهتر از آب روان.
و خدايي كه در اين نزديكي است:
لاي اين شب بوها، پاي آن كاج بلند.
روي آگاهي آب، روي قانون گياه.
تكه ناني دارم ، خرده هوشي، سر سوزن ذوقي.
مادري دارم ، بهتر از برگ درخت.
دوستاني ، بهتر از آب روان.
و خدايي كه در اين نزديكي است:
لاي اين شب بوها، پاي آن كاج بلند.
روي آگاهي آب، روي قانون گياه.
شانه هاي من براي روزيست كه از همه بريده باشي و كسي شانه اي برايت نداشته باشد و به من برسي ان زمان زمانيست كه از فرط خستگي حتي اگر بخواهي هم نتواني از من دور شوي
ممنون از اينكه بهم سر زدي بازم منتظرتم.gif)
ممنون از اينكه بهم سر زدي بازم منتظرتم
.gif)
سایت شما واقعا خوب بود تمایل دارید به تبادل لینک با هم اگر صلاح دیدید بعد از دیدن وبلاگ من در نظرات من بنوسید تا شما را لینک کنم افتخار ماست با شما تبادل لینک کنیم با تشکر.gif)
.gif)
سلام
من در مورد لینک موافقم اما شما لینک های منو نمی بینید هیدن هستند
در خدمتم
در فرصت مناسب می رسم خدمت
من در مورد لینک موافقم اما شما لینک های منو نمی بینید هیدن هستند
در خدمتم
در فرصت مناسب می رسم خدمت
نوشته شده در دو شنبه 1 / 11 / 1390برچسب:, ساعت
13:20 توسط توفان | 5 نظر |
Power By:
LoxBlog.Com |